استاد انوشيروان حيدري و واقعه ي كربلا
موسسه ورزشی ترلان قشقایی شاهین شهر
ماموریت این وبلاگ، اطلاع رسانی در خصوص ورزش قشقایی های شاهین شهر

حسین جانم چرا آتش زدی بر خانمانم

کجايی تو کجا آرام جانم؟

 

چرا شمع وجودت حال چون شد

چرا آن روح ماهت لاله گون شد؟

تو ای آرام جان رهزن نبودی

چرا روح و روانم را ربودی؟

چرا در خون گرمت خانه کردی؟

مریدان را همه دیوانه کردی؟

بگویم بعد تو در آن محرم

چگونه خاک وخون غلطید درهم؟

بگوییم نینوا جاری زخون شد

زمین و آسمان غرق جنون شد

تو ای آرام جان رهزن نبودی

چرا خواب خوش از چشمم ربودی!

نمی‌بینی حسن بشکسته قامت

 زداغت خشک برلب گشته نامت

برادر یاد آری از علمدار

که خون می‌بارد از جانش به کلزار

ببین عباس دستانش بریده

زمین از این عداوت لب گزیده

ببین سقای لشکر تشنه جان داد

به دجله چشم زینب منتظر ماند

ببین لب تشنگانت را به صحرا

ببین شط در قیامت کرده ماوا

تمام سروها را سر بریدند

بدون دست وپا در خون کشیدند

فقط دستان قاسم در حنا ماند

نمازش را برادر بی‌کفن خواند

ببین حر ریاحی آن یل زال

چو مرغی تیر خورده می‌زند بال

تن پاک تو و هفتاد و یک یار

کجا دارم توان آرم در این کار؟

ببار ای آسمان بر این دل ریش

پشیمان کشته‌ای از کرده خویش

نمی‌گردی زیاد ما فراموش

مگر آندم که گردون افتد از جوش

سهلم، آسمانم، مهربانم

نمی‌افتد حسین جان از لبانم

 

 

استاد انوشیروان حیدری

چهارم محرم  1434 شاهین‌شهر





ارسال توسط اله کریم عباس نیا